تقيه از ديدگاه اهل سنت و جماعت
ابن حجر عسقلاني يکي از علماي برجسته اهل سنت و جماعت در تعريف تقيه چنين مي گويد: «دوري جستن و اجتناب ورزيدن از آشکار ساختن معتقدات خويش را تقيه گويند»[1]. تقيه همچنين مي تواند بر زبان راندن سخني باشد که شخص در باطن هيچ اعتقادي به آن ندارد.
نکاتي بسيار مهم پيرامون اين مسأله:
1- انسان مسلمان تقيه و توريه را با مشرکين و کافراني بکار مي برد که در صورت برآورده نساختن خواست آنها، او را تحت آزار و اذيت و شکنجه قرار داده و يا حتي ممکن است او را به قتل برسانند.
ابن جرير طبري -رحمت الله عليه- در تفسير اين آيه:
﴿إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً﴾. [آل عمران / 28]. «مگر در صورتيکه از آنها (کافران) بهراسيد و با آنها راه تقيه و توريه پيش گيريد». گفته است: «تقيه که خداوند متعال آنرا در اين آيه ذکر کرده است فقط با کفار بکار برده مي شود و نه با مسلمانان»[2].
2- با وجود اينکه تقيه کردن با کافران به هنگام تهديد و آزار و اذيت آنها، مسأله اي جائز و روا مي باشد اما آنچه شايسته تر و برازنده تر است که انسان مسلمان در مقابل خواسته هاي نا به حق آنها ايستادگي کرده و تسليم اوامر کافران نگردد. ابن بطال در اين رابطه مي گويد: «تمام علما بر اين مسأله اتفاق نظر دارند که آن مسلماني که در مقابل تهديدات و شکنجه هاي کافران ايستادگي کند و سخنان کفر آلودي را که آنها خواسته اند بر زبان خويش جاري نسازد و در اين راه جان خود را از دست بدهد، اجر و ثواب افزون تري را صاحب مي شود»[3].
زندگاني و سيرت رسول الله (صلى الله عليه وسلم) و ياران ايشان همچون ابوبکر صديق و بلال حبشي و شهادت سميه مادر عمار و خبيب -رضي الله عنهم أجمعين- و مقاومت آنها در برابر شکنجه ها و آزار و اذيت هاي مشرکين، بهترين شاهد براي اين مسأله مي باشد.
3-تقيه هرگز نبايد از چهار چوب زبان فراتر رفته و به اعتقادي قلبي و يا به عمل مبدل گردد.
ابن عباس -رضي الله عنهما- مي گويد: «کاربرد تقيه فقط در چهار چوب زبان منحصر مي گردد و قلب بايستي مالامال ايمان باشد». و ابو العالية در اين رابطه گفته است: «تقيه کردن فقط با زبان مي باشد، نه با عمل»[4].
4- تقيه کردن فقط در حالت ضرورت و تنگنايي بکار برده مي شود. همانگونه که اگر شخصي از شدت گرسنگي در معرض هلاک شدن باشد، مي تواند از گوشت مردار و يا خوک استفاده کرده و خود را نجات دهد.
نکاتي بسيار مهم پيرامون اين مسأله:
1- انسان مسلمان تقيه و توريه را با مشرکين و کافراني بکار مي برد که در صورت برآورده نساختن خواست آنها، او را تحت آزار و اذيت و شکنجه قرار داده و يا حتي ممکن است او را به قتل برسانند.
ابن جرير طبري -رحمت الله عليه- در تفسير اين آيه:
﴿إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً﴾. [آل عمران / 28]. «مگر در صورتيکه از آنها (کافران) بهراسيد و با آنها راه تقيه و توريه پيش گيريد». گفته است: «تقيه که خداوند متعال آنرا در اين آيه ذکر کرده است فقط با کفار بکار برده مي شود و نه با مسلمانان»[2].
2- با وجود اينکه تقيه کردن با کافران به هنگام تهديد و آزار و اذيت آنها، مسأله اي جائز و روا مي باشد اما آنچه شايسته تر و برازنده تر است که انسان مسلمان در مقابل خواسته هاي نا به حق آنها ايستادگي کرده و تسليم اوامر کافران نگردد. ابن بطال در اين رابطه مي گويد: «تمام علما بر اين مسأله اتفاق نظر دارند که آن مسلماني که در مقابل تهديدات و شکنجه هاي کافران ايستادگي کند و سخنان کفر آلودي را که آنها خواسته اند بر زبان خويش جاري نسازد و در اين راه جان خود را از دست بدهد، اجر و ثواب افزون تري را صاحب مي شود»[3].
زندگاني و سيرت رسول الله (صلى الله عليه وسلم) و ياران ايشان همچون ابوبکر صديق و بلال حبشي و شهادت سميه مادر عمار و خبيب -رضي الله عنهم أجمعين- و مقاومت آنها در برابر شکنجه ها و آزار و اذيت هاي مشرکين، بهترين شاهد براي اين مسأله مي باشد.
3-تقيه هرگز نبايد از چهار چوب زبان فراتر رفته و به اعتقادي قلبي و يا به عمل مبدل گردد.
ابن عباس -رضي الله عنهما- مي گويد: «کاربرد تقيه فقط در چهار چوب زبان منحصر مي گردد و قلب بايستي مالامال ايمان باشد». و ابو العالية در اين رابطه گفته است: «تقيه کردن فقط با زبان مي باشد، نه با عمل»[4].
4- تقيه کردن فقط در حالت ضرورت و تنگنايي بکار برده مي شود. همانگونه که اگر شخصي از شدت گرسنگي در معرض هلاک شدن باشد، مي تواند از گوشت مردار و يا خوک استفاده کرده و خود را نجات دهد.
ارسال یک نظر